سلامت نیوز: اسلحه را برداشت و سوار خودرویش شد. میخواست دختر مورد علاقهاش را به قتل برساند. مدتها پیش با جواب منفی او برای ازدواج روبهرو شده بود. هوا تاریك بود و كمی باران میبارید. پس دختر را تعقیب كرد و در گوشهای از خیابان جلویش را گرفت. سوار پرایدش شد. لحظاتی بعد؛ اسلحه را به سمت دختر گرفت، ماشه را چكاند و او را كشت. هنوز ثانیهای از صدای شلیك دو گلوله نگذشته بود كه صدای شلیك سوم نیز در هوا پیچید؛ پسر جوان لوله اسلحه را روی شقیقه خود گذاشته و شلیك كرده بود. صدای شلیكهای پی در پی، اهالی را از خانههای خود بیرون آورده و به سمت پراید سفید رنگ و مشكوك كنار خیابان كشانده بود. جنازه خونین دختر و پسر جوان در آن ولو شده بود و هنوز آلت قتاله، سلاح شكاری، در دست بیجان پسر خودنمایی میكرد. همهمه بالا گرفت: «من قاتل را میشناسم. او پسر كارخانهدار مشهور است. خواستگار قبلی دختر بود اما به تازگی با دختر دیگری عقد كرده بود. معلوم نیست چرا دوباره سراغ مقتول رفته. شاید چون او هم از خانواده پولداری است...»
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: این تصویری است كه اهالی خیابان گلستان لاهیجان از لحظه كشته شدن دختر و پسری جوان در شامگاه دوشنبه در نزدیكی محل زندگیشان در ذهن دارند. یكی از آنها به تارنمای محلی «گیل نگاه» گیلان درباره حادثه گفته است: «طرفهای ساعت ٩ شب صدای بلند شلیك چند گلوله را شنیدم و سریع خودم را به محل رساندم. اهالی همه بیرون آمده و دور یك پراید سفید جمع شده بودند. چراغ پراید روشن بود و دو نفر خونین و مالین، در داخل آن بیحركت افتاده بودند. وقتی نزدیكتر رفتم، یك دختر و یك پسر جوان را دیدم كه مرده بودند. یك اسلحه شكاری هم در دست پسر دیدم.»
قتل در خیابانی پرتردد اتفاق افتاده است. یكی از اهالی محل كه هر دو كشته شده را میشناسد نیز با تعجب از وقوع این حادثه در این خیابان گفت: «من هم دختر و هم پسری را كه كشته شدند میشناسم. اسمشان رویا و حسین بود. هر دو آنها از فرزندان دو كارخانهدار بزرگ و از خانوادههای شناخته شده لاهیجان بودند كه مدتها با هم دوست بودند. میخواستند با هم ازدواج كنند اما این اتفاق نیفتاد و آنها با هم قطع رابطه كردند. چند وقت پیش هم حسین عقد كرده و رویا هم با پسر دیگری نامزد شده بود. اما نمیدانم چرا ارتباطشان به قتل منجر شد.»
یكی دیگر از اهالی نیز كه خانواده رویا و حسین را میشناسد گفته است كه برخی از اهالی معتقدند هر دوی آنها به دست فرد دیگری كشته شدهاند اما بیشتر اهالی از خودكشی حسین پس از كشتن رویا با هم حرف میزنند. او گفت: «من از اهالی شنیدهام كه شب حادثه حسین با ماشین جلوی راه رویا را گرفت و سوار پرایدش شد. آنجا با هم
جر و بحث كردند كه ناگهان حسین سلاح شكاریاش را درآورد و دو گلوله به رویا زد و او را كشت. بعد هم كه دست به خودكشی زد.»
در تصاویری كه از حادثه در شبكههای اجتماعی منتشر شده است پرایدی با چراغهای روشن دیده میشود كه یك دختر و یك پسر بیحركت و غرق در خون در آن به قتل رسیدهاند. این درحالی است كه ماموران پلیس در همان تحقیقات ابتدایی وقوع هر دو قتل از سوی فرد سوم را تكذیب كرده و خودكشی قاتل – حسین – را تایید كردهاند.
سرهنگ فلاح كریمی، رییس پلیس آگاهی گیلان با اشاره به این موضوع از تشكیل پروندهای با موضوع «قتل عمد» برای پیگیری حادثه خبر داد و درباره جزییات آن گفت: «ساعت ٢١:١٤ دوشنبه وقوع یك فقره تیراندازی منجر به قتل در خیابان ١٤ گلستان شهرستان لاهیجان به فوریتهای پلیسی ١١٠ اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد یك دختر و یك پسر به دلایل نامشخصی با شلیك گلوله اسلحه شكاری كشته شدهاند و جنازههایشان هم در داخل یك دستگاه پراید افتاده است.»
سرهنگ كریمی به انجام آزمایشهای تیم پزشكی قانونی روی اجساد اشاره كرد و ادامه داد: «در همان تحقیقات ابتدایی از اجساد مشخص شد فرد سومی در این حادثه وجود نداشته و قاتل پس از شلیك دو گلوله به مقتول، یك گلوله نیز به سر خودش شلیك كرده و به زندگی خودش هم پایان داده است.» در حالی كه رییس پلیس آگاهی گیلان از ادامه تحقیقات تا مشخص شدن انگیزه قاتل خبر میدهد، سرهنگ محمود قاسمی، فرمانده انتظامی لاهیجان نیز معتقد است كه براساس گفتههای شاهدان حادثه، قاتل پیش از این خواستگار مقتول بوده و احتمالا این موضوع در وقوع قتل تاثیر داشته است. او گفت: «در بررسی صحنه جرم دو قبضه سلاح شكاری ساچمه زن و یك دستگاه خودروی سانتافه بدون سرنشین كشف شد» كه قاتل پس از پیاده شدن از آن به خودروی پراید دختر رفته و پس از مدتی «با شلیك دو گلوله، یكی به پا و دیگری به سرش او را به قتل رسانده است.» به گفته فرمانده انتظامی لاهیجان تاكنون در تحقیقات مشخص شده كه قاتل خواستگار مقتول بوده و گفتههای شاهدان عینی تایید میكند كه آنها پیش از این با یكدیگر در ارتباط بودهاند. تحقیقات پیرامون حادثه همچنان ادامه دارد.
اسلحه را برداشت و سوار خودرویش شد. میخواست دختر مورد علاقهاش را به قتل برساند. مدتها پیش با جواب منفی او برای ازدواج روبهرو شده بود. هوا تاریك بود و كمی باران میبارید. پس دختر را تعقیب كرد و در گوشهای از خیابان جلویش را گرفت. سوار پرایدش شد. لحظاتی بعد؛ اسلحه را به سمت دختر گرفت، ماشه را چكاند و او را كشت. هنوز ثانیهای از صدای شلیك دو گلوله نگذشته بود كه صدای شلیك سوم نیز در هوا پیچید؛ پسر جوان لوله اسلحه را روی شقیقه خود گذاشته و شلیك كرده بود. صدای شلیكهای پی در پی، اهالی را از خانههای خود بیرون آورده و به سمت پراید سفید رنگ و مشكوك كنار خیابان كشانده بود. جنازه خونین دختر و پسر جوان در آن ولو شده بود و هنوز آلت قتاله، سلاح شكاری، در دست بیجان پسر خودنمایی میكرد. همهمه بالا گرفت: «من قاتل را میشناسم. او پسر كارخانهدار مشهور است. خواستگار قبلی دختر بود اما به تازگی با دختر دیگری عقد كرده بود. معلوم نیست چرا دوباره سراغ مقتول رفته. شاید چون او هم از خانواده پولداری است...»
نظر شما